ADS
ADS ADS
:: سال نو مبارک

کشف هر اشتباه به من هیجان و انرژی تازه‌ای می‌داد
 
 
ذهنی نقاد دارد و این شاید ویژگی همه‌ی آن‌هایی است که در کویر به دنیا آمده‌اند و بزرگ شده‌اند. غزال تفاق از این لحاظ نمونه است.
سال گذشته در همین بازه‌ی زمانی یعنی دو سه ماه مانده به کنکور به لحاظ پیشرفت درسی کجای کار قرار داشتی؟

در دوره‌ی زمانی اردیبهشت‌ماه قرار بر این بود که اگر بخش‌هایی از درس‌ها را تمام نکرده‌ام آن بخش‌ها را جمع‌بندی کنم؛ نمی‌خواستم وقتی وارد ماه خرداد می‌شوم نگران باشم. ماه خرداد ماهی است که دانش‌آموز باید سراغ جمع‌بندی برود. ....

کشف هر اشتباه به من هیجان و انرژی تازه‌ای می‌داد
 
 
ذهنی نقاد دارد و این شاید ویژگی همه‌ی آن‌هایی است که در کویر به دنیا آمده‌اند و بزرگ شده‌اند. غزال تفاق از این لحاظ نمونه است.
سال گذشته در همین بازه‌ی زمانی یعنی دو سه ماه مانده به کنکور به لحاظ پیشرفت درسی کجای کار قرار داشتی؟

در دوره‌ی زمانی اردیبهشت‌ماه قرار بر این بود که اگر بخش‌هایی از درس‌ها را تمام نکرده‌ام آن بخش‌ها را جمع‌بندی کنم؛ نمی‌خواستم وقتی وارد ماه خرداد می‌شوم نگران باشم. ماه خرداد ماهی است که دانش‌آموز باید سراغ جمع‌بندی برود. بعضی دانش‌آموزان فکر می‌کنند خیلی زودتر از ماه اردیبهشت باید درس‌ها را تمام کنند در حالی که نیازی به این کار نیست. کسی که بتواند در اردیبهشت درسش را تمام کند به هدفی که دارد می‌رسد. چیزی که برای من در اردیبهشت‌ماه اهمیت داشت حفظ روحیه بود. دانش‌آموز باید به هدف خود فکر کند، البته نه به آن معنا که واقع‌بین نباشد ولی باید امیدوار باشد. من فکر می‌کردم اگر اعتمادبه‌نفس داشته باشم و به آینده امیدوار باشم حتماً خدا نیز مرا کمک می‌کند تا به هدفم برسم. خیلی مهم است که در دوره‌ی زمانی نزدیک به کنکور روحیه‌ی خود را حفظ کنیم‌.


از روش یا روش‌های مواجهه با نقاط قوت و ضعف خودت در این دوره بیش‌تر بگو.

 در دوره‌ای که داشتم درس‌ها را تمام می‌کردم وقتی در آزمون‌ها شرکت می‌کردم برعکس قبل که از اشتباهاتم ناراحت می‌شدم، از پی بردن به آن‌ها خوشحال می‌شدم. زیرا مرا متوجه این می‌کرد که در کدام بخش مسئله دارم و این خیلی در درس خواندن به من کمک می‌کرد. متوجه می‌شدم در دوران جمع‌بندی لازم است روی کدام بخش‌ها تمرکز بیش‌تری داشته باشم و بهتر و با دقت دوره کنم. اگر به قسمت‌هایی می‌رسیدم که احساس می‌کردم بلد نیستم، دست و پایم را گم‌ نمی‌کردم و در عوض برای آن بخش وقت می‌گذاشتم. علاوه بر این‌ها در دوران جمع‌بندی، حجم تست‌زنی‌ام خیلی بالا رفت و سعی کردم تست‌زنی تألیفی را کنار بگذارم. در زمینه‌ی درس‌های عمومی هم همه‌ی رشته‌ها را کار ‌کردم‌.


با اشتباهاتی که داشتی چگونه برخورد می‌کردی؟
وقتی اشتباهاتم را بعد از آزمون متوجه می‌شدم برایم کشف شگفت‌انگیزی بود. باعث هیجان بیش‌تر برای درس خواندن می‌شد و احساس می‌کردم راه برایم روشن‌تر می‌شود و می‌فهمم باید چه مسیری را طی کنم. داوطلبان کنکور با حجم زیادی از کتاب‌های درسی مواجه هستند و مشخص شدن اشکالات درسی به دانش‌آموز نشان می‌دهد که باید وقت خود را صرف کدام درس‌ها کند. پشتیبان ویژه‌ام خانم بنفشه شکیبا (رتبه‌ی 10 تجربی کشور در سال 89) به من می‌گفت: «خوشحال باش که با تست‌زنی و آزمون‌های کانون غلط‌های درسی‌ات برایت مشخص می‌شود و کمک خیلی زیادی به تو می‌کند.» اولین کسی هم که این مسئله را به من خاطرنشان کرد که نباید از اشتباهاتم ناراحت شوم پدرم بود. در اواخر اسفند رتبه‌ام تا حدودی افت کرد و شوکه شدم؛ ولی پدرم گفت که خیلی خوشحال‌ است که رتبه‌ام افت کرده چون با رتبه‌های خوبی که به دست می‌آوردم می‌ترسید فکر کنم به قله رسیده‌ام و دیگر نیازی به تلاش بیش‌تر نیست و این موضوع می‌توانست در جلسه‌ی کنکور باعث ایجاد مشکل برایم شود. افت رتبه باعث شد متوجه شوم مواردی هست که باید بیش‌تر کار کنم تا تسلط بیش‌تری پیدا کنم. از آن زمان تا حالا که وارد دانشگاه شده‌ام مواجهه با اشکالات درسی اصلاً ناراحتم ‌نمی‌کند‌.

در دوره‌ی نوروز تا کنکور منابع درسی‌ات را چه‌طور مدیریت کردی؟

 منابع درسی برای داوطلبان کنکور خیلی زیاد هستند و اگر مدیریت نشوند باعث ناامیدی و سرخوردگی دانش‌آموز می‌شود. احتیاجی به مطالعه‌ی همه‌ی منابع درسی نیست و از روی اسم این دوره که دوره جمع‌بندی است نیز روش کار مشخص است. این درس‌ها قبلاً بارها و بارها خوانده شده‌اند و دانش‌آموز فقط نیاز به جمع‌بندی و انسجام دادن به آموخته‌هایش دارد. این موضوع فقط خاص دانش‌آموزان رتبه‌برتر نیست بلکه در مورد همه‌ی دانش‌آموزان و داوطلبان کنکور صدق می‌کند. داشتن انسجام فکری باعث می‌شود بتوانیم از آموخته‌هایی که طی سالیان در ذهن داریم بهترین استفاده را بکنیم.

در مورد این انسجام بیش‌تر بگو.

من می‌دانستم درس زیست درس مهمی است و باید آن را کامل دوره کنم. به همین دلیل در دوران جمع‌بندی زیست را از روی کتاب کامل خواندم. در مورد سایر درس‌ها مثلاً ادبیات فقط تاریخ ادبیات را و دینی فقط آیه‌ها را دوره کردم. در بقیه‌ی درس‌ها بر اساس آزمون‌هایی که از خودم می‌گرفتم می‌خواندم. مثلاً در یک روز از 8 صبح تا 12 ظهر کنکور رشته‌ی تجربی مربوط به سال 88 را آزمون می‌دادم و اشکالاتم مشخص می‌شد و می‌توانستم برای تقویت توان درسی‌ام در آن درس به خصوص برنامه‌ریزی کنم. درس خواندن من بر محور اشتباهاتم بود. البته در مورد زیست‌شناسی  باید هر بار از ابتدا این درس را خواند و دوره کرد. برای رشته‌ی تجربی هم باارزش‌ترین درس است و هر قدر بیش‌تر دوره شود باعث افزایش اعتمادبه‌نفس می‌شود و تسلط دانش‌آموز برای تست‌زنی افزایش می‌یابد‌.

با این روش آیا نسبت به نقاط قوت خود بی‌توجه نمی‌شدی؟

وقتی دانش‌آموزی تست‌های کنکور سال‌های قبل را می‌زند نقاط قوتش خودبه‌خود دوره می‌شود. من دو روز یک‌‌بار تست کنکور می‌زدم و این کار مثل دوره‌ی کامل روی نقاط قوتم بود و بعد سراغ اشکالاتم می‌رفتم. وقتی تست زمین‌شناسی زدم متوجه شدم که تست‌های نقشه‌کشی این درس را نمی‌توانم درست بزنم. تصمیم گرفتم اصلاً در زمینه‌ی این تست‌ها کاری انجام ندهم و دو سؤال مربوط به نقشه‌کشی را نزنم. فکر می‌کنم اگر دانش‌آموزی با سؤالاتی از این دست مواجه شد که اصلاً در آن زمینه مطالعه نداشته و برایش تازگی دارد بهتر است آن سؤال را کنار بگذارد.

منظورت تشخیص مهم‌ترین‌هاست؟

بله؛ من فکر می‌کنم مشکل اصلی دانش‌آموزان این است که مباحثی را به طور ناقص می‌آموزند و برای پاسخ به سؤالات آن دچار اشکال می‌شوند. من سعی می‌کردم هنگام مطالعه میزان دقت خود را افزایش دهم تا بتوانم میزان یادگیری‌ام را افزایش دهم؛ ولی اگر درسی را اصلاً نخوانده بودم و آموزش آن برایم وقت‌گیر بود کاملا کنار می‌گذاشتم و وقتم را صرف آن‌ نمی‌کردم. هر دانش‌آموزی باید بتواند قدرت تشخیص اولویت‌ها را داشته باشد و بداند کدام مباحث برایش مهم‌تر است و می‌خواهد به آن بپردازد. طوری درس بخواند که وقتی از جلسه‌ی کنکور بیرون می‌آید افسوس نخورد که چرا سؤالی را که بلد بوده نتوانسته جواب دهد‌.

تا چه زمانی در مدرسه حاضر می‌شدی؟

تا وقتی کلاس‌های درس در مدرسه تشکیل می‌شد من هم به طور مرتب در مدرسه حاضر می‌شدم. حضور در کلاس درس خیلی مهم است؛ اگر درس را سر کلاس یاد بگیریم در واقع قسمت مهم کار را انجام داده‌ایم. علاوه بر زمینه‌ی آموزشی خوبی که در مدرسه فراهم می‌شود دانش‌آموز متوجه می‌شود دانش‌آموزان دیگر نیز شرایط او را دارند و در حال تلاش هستند. همین امر باعث افزایش روحیه در داوطلب کنکور می‌شود‌.

هیچ وقت سعی نکردی از برنامه‌ی آموزشی مدرسه یا برنامه‌ی راهبردی کانون سبقت بگیری؟

به هیچ وجه؛ من در زمینه‌ی کنکور هیچ تجربه‌ای نداشتم؛ در حالی که می‌دانستم سیستم آموزشی مدرسه یا کانون، پیشینه و سابقه‌ی تجربی زیادی در این امر داشتند و برنامه‌ای که تدارک دیده بودند بر اساس تجربه و دانش کافی بود و به همین دلیل لزومی ‌نمی‌دیدم به آن شک کنم. برای من برنامه‌ی راهبردی کانون مثل کسی بود که بیست سال کنکور داده و در همه‌ی این سال‌ها هم موفق بوده است.

فاصله‌ی زمانی بعد از عید تا زمان امتحانات پایان سال، برنامه‌ات برای درس خواندن چه‌طور بود؟

من در عید خودم را خیلی خسته نکردم. بعد از عید هم این امر عادی است که برای همه‌ی دانش‌آموزان قسمت‌هایی از درس‌ها باقی مانده باشد. برای من هم این‌طور بود که بخشی از زیست یا هندسه باقی مانده بود و این درس‌ها را باید جمع می‌کردم. دوران جمع‌بندی دوران خواندن چیزهای جدید نیست. اگر دانش‌آموزی حس می‌کند مباحثی باقی مانده که باید بخواند باید این کار را قبل از ورود به دوران جمع‌بندی انجام دهد.

برای درس‌های عمومی چه کار کردی؟

یکی از مواردی که باعث آرامش من در جلسه‌ی کنکور شد این بود که روی درس‌های عمومی تسلط زیادی داشتم. اگر داوطلبان کنکور درس‌های عمومی را خوب بزنند باعث دلگرمی‌شان می‌شود؛ چون در جلسه‌ی کنکور ابتدا سؤالات عمومی توزیع می‌شود و اگر پاسخ‌گویی به این سؤالات را خوب پشت سر بگذارند با امید بیش‌تری به سراغ سؤالات اختصاصی می‌روند. از سوی دیگر اگر برای درس‌های عمومی زمان بگذارند می‌توانند تراز و رتبه‌ی خود را بالاتر ببرند. من در تابستان که شروع به خواندن برای کنکور کردم پایین‌ترین درصد را در ادبیات داشتم. فهم ارتباط معنایی یا تاریخ ادبیات برایم خیلی مشکل بود ولی روی آن کار کردم و باعث شد بتوانم نتیجه‌ی مطلوبی بگیرم‌.

تست‌های کتاب زرد عمومی را هم می‌زدی؟

بله؛ این کتاب منبع خیلی خوبی بود. کار روی این کتاب را خیلی زود شروع کرده بودم‌.

در رابطه با امتحانات پایان سال و جدی گرفتن آن، چه توصیه‌ای برای سایر دانش‌آموزان داری؟

هر کدام از درس‌های اختصاصی دوم و سوم را یک بار در زمان خودشان و دو سه بار هم در دوران پیش‌دانشگاهی می‌خوانیم و دوره می‌کنیم و آزمون می‌دهیم؛ ولی درس‌های پیش‌دانشگاهی را یک بار می‌خوانیم و دوره‌ی امتحانات پایان سال زمان مناسبی است که بتوانیم درس‌های پیش‌دانشگاهی را یک بار کامل دوره کنیم. شاید بعضی از دانش‌آموزان بخواهند بعضی درس‌ها یا بعضی مباحث را از یک یا دو درس کاملاً کنار بگذارند و آن‌ها را مطالعه نکنند؛ به نظر من شاید همان درسی که کنار گذاشته می‌شود در کنکور برای کسب تراز بالاتر و رتبه‌ی بهتر به ما کمک کند یا همان فصلی که تصمیم می‌گیریم نخوانیم اگر یک بار دوره کنیم شاید از همان فصل سؤالی در کنکور طرح شود که برای کسب نتیجه کمک زیادی کند‌. اگر دانش‌آموزان در طول سال تحصیلی درس‌ها را خوب بخوانند و بتوانند به سؤالات تشریحی خوب پاسخ دهند باعث تسلط آن‌ها روی درس‌های‌شان می‌شود و در دوران جمع‌بندی می‌توانند روی تست‌زنی کار کنند و دقت و سرعت خود را بالا ببرند‌.

شرکت در آزمون‌های برنامه‌ای در طول دوره‌ی اردیبهشت تا خرداد چه دستاوردی برایت داشت؟

حضور در آزمون‌های برنامه‌ای باعث می‌شود برای جلسه‌ی کنکور تمرین کنیم. بعضی از دانش‌آموزان تصور می‌کنند حاضر شدن در آزمون‌های برنامه‌ای و داشتن پاسخ‌های غلط باعث خراب شدن روحیه‌شان می‌شود در حالی که فهمیدن اشکالات درسی و اشتباهاتی که در آزمون‌ها مشخص می‌شود سازنده هستند و می‌توان آن‌ها را یاد گرفت و رفع اشکال کرد. مهم این است که برای کنکور از سطح آمادگی بالایی برخوردار باشند. من در آزمون‌های اردیبهشت تا خرداد عالی نبودم بلکه اشکالات زیادی داشتم ولی هیچ وقت دلسرد نشدم. بارها پیش می‌آمد که رتبه‌ی تک‌رقمی ‌نمی‌آوردم؛ ولی از آن‌جا که هدفم این بود که در کنکور رتبه‌ی تک‌رقمی بگیرم تلاشم را کم ‌نمی‌کردم. همه‌ی انسان‌های موفق با شکست مواجه می‌شوند ولی از شکست‌ها و اشتباهات خود درس می‌گیرند و همین امر باعث موفقیتشان می‌شود. نباید اشکالات را نادیده گرفت بلکه باید در صدد رفع آن‌ها برآمد تا بتوان پیشرفت کرد‌.

در آزمون‌های جامع چه‌طور خودت را مدیریت می‌کردی؟

در جلسه‌ی کنکور در مورد هر درس سعی می‌کردم همان میزان زمانی را که برایش در نظر گرفته شده بود اعمال کنم و بیش‌تر از آن برای آن وقت نگذارم. در آخر اگر زمان اضافه داشتم سراغ سؤالاتی می‌رفتم که پاسخ نداده بودم. یکی دیگر از روش‌های من این بود که پاسخ ندادن به سؤال یا سؤالاتی باعث ‌نمی‌شد که روحیه‌ام را از دست بدهم. پاسخ ندادن به چند سؤال به این معنی نبود که بقیه‌ی سؤالات را هم بلد نیستم. حتی اگر ده سؤال را بلد نبودم باز هم روحیه‌ام را حفظ می‌کردم و به سراغ سؤالات بعدی می‌رفتم. وقتی هم سراغ سؤالات بعد می‌رفتم به سؤالاتی که نزده بودم یا شک داشتم فکر ‌نمی‌کردم بلکه با تمرکز به سؤالی که در حال پاسخ به آن بودم فکر می‌کردم.

سخت بودن زیست کلافه‌ات نکرد؟

وقتی در درس زیست با سؤالات سخت مواجه می‌‌شدم ناامید نمی‌شدم بلکه می‌دانستم حتی اگر تعدادی از سؤالات زیست را نزنم به دلیل این‌که سؤالات ریاضی و فیزیک را خوب می‌زدم در رتبه‌ام تأثیر بدی نخواهد داشت. در آزمونی حدود شش هفت سؤال زیست را جواب نداده بودم؛ به سراغ سؤالات سایر درس‌ها رفتم و در آخر که حدود ده دقیقه وقت اضافه داشتم دوباره به سراغ سؤالات زیست رفتم. در برخورد با سؤالات زیست مثل سایر سؤالات رفتار می‌کردم.

بعد از زیست با سؤالات فیزیک چه‌کار کردی؟

سؤالات فیزیک خیلی خوب بودند و سختی سؤالات زیست باعث نشده بود روحیه‌ام را از دست بدهم. وقتی سؤالات فیزیک را پاسخ می‌دادم به این فکر‌ نمی‌کردم که تعدادی از سؤالات زیست را هنوز پاسخ نداده‌ام بلکه فقط به فیزیک فکر می‌کردم و سعی‌ام بر این بود که بتوانم به بهترین وجه به سؤالات فیزیک پاسخ دهم.

آخرین هفته چه‌ کار کردی؟

آخرین آزمون برنامه‌ای کانون را که دادم فکر می‌کردم دیگر مطلبی باقی نمانده که نخوانده باشم. هفته‌ی آخر زمانی است که هیچ درس نخوانده‌ای نباید باقی بماند. هفته‌ای است که باید به تجدید انرژی و حفظ تمرکز بپردازیم و حتی به مرور درس‌ها نیز نباید پرداخت. من چون فکر می‌کردم تلاش لازم را انجام داده‌ام و دیگر کاری باقی نمانده که انجام دهم به خدا توکل کرده بودم و می‌دانستم سر جلسه‌ی کنکور مرا تنها ‌نمی‌گذارد. هفته‌ی آخر هفته‌ی تورق سریع است تا یادآوری کلی انجام شود و ذهن حالت خاموشی پیدا نکند؛ به هر حال نباید باعث خستگی شود.

شب کنکور برایت چه‌طور بود؟

شب کنکور کارهای فردا را در ذهنم مرور کردم: با خودم تصور کردم که روز کنکور است و من دقیقاً همان زمانی که می‌خواستم بیدار شوم بیدار شده‌ام. بعد خودم را در حال صبحانه خوردن تصور کردم و کم کم برای رفتن به جلسه آماده شدم. شب کنکور دو ساعت درس زمین‌شناسی را دوره کردم.

محیط خانه چه‌طور بود؟

فضای خانه طوری است که اگر هر کدام از ما به موفقیتی دست یابد گویی سایر افراد خانواده به آن موفقیت رسیده‌‌اند. ما چهار نفر هستیم که همگی برای هم زندگی و تلاش می‌کنیم. در تمام مدتی که برای کنکور درس می‌خواندم حتی برای لحظه‌ای احساس نکردم تنها هستم و باید به تنهایی برای کنکور تلاش کنم. همیشه خانواده‌ام را در کنارم دیدم‌.

مادرت روزهای آخر به مطب می‌رفتند؟

نه، ایشان هفته‌ی آخر را به مطب‌ نمی‌رفتند و کنار من بودند.

شغل پدرت چیست؟

ایشان مهندس هستند. ایشان هم هفته‌ی آخر به طور نیمه‌وقت سر کار می‌رفتند‌. به علاوه خواهرم با این‌که سال قبل کنکور داده بود درست از تابستان همان سال در کنار من و همراهم بود و لحظه‌ای مرا تنها نگذاشت. روز کنکور اصلاً نگرانی نداشتم و خیلی راحت سر جلسه‌ی کنکور حاضر شدم.

این‌که پدر و مادرت هفته‌ی آخر کار خود را تعطیل کرده بودند و در منزل مانده بودند چه احساسی در تو به وجود ‌آورد؟ آیا باعث نگرانی‌ات ‌نشد؟

اصلاً این طور نبود، بلکه احساس می‌کردم تنها نیستم؛ هم‌چنین باعث افزایش انرژی در من می‌شد و احساس می‌کردم من با خانواده‌ام که از ابتدای سال تا کنکور در کنارم بوده‌اند مثل یک تیم هستیم و من به عنوان نماینده‌ی این تیم قرار است حاصل تلاش یک سال را کسب کنم. همین امر باعث قوت قلب من بود‌.

ویژگی شخصیتی که بیش‌تر به آن معروف هستی کدام است؟

اطرافیانم می‌گویند که من خیلی "همراه" هستم و می‌توانند روی دوستی با من حساب باز کنند. اگر کسی از من کمک بخواهد یا با کسی دوست باشم تا جایی که بتوانم برایش از هیچ کاری دریغ ‌نمی‌کنم‌. همین طور می‌گویند که در برخورد با مسائل مختلف خیلی با دید طنز نگاه می‌کنم؛ حتی استادان دانشگاه هم به این مسئله اذعان دارند.

دوست داری اوقات فراغت خودت را چگونه بگذرانی؟

وقتی خسته می‌شوم پیانو می‌زنم. کتاب هم خیلی می‌خوانم؛ به علاوه فیلم هم زیاد می‌بینم، البته هر فیلمی را‌ نمی‌بینم. اول باید نقد آن را خوانده باشم و چند نفر آن را دیده باشند، همین طور کارگردان آن را نیز بشناسم. فیلم روی ذهن آدم خیلی تأثیر می‌گذارد و در آن واحد تمام احساسات فرد را درگیر می‌کند، بنابراین ‌نمی‌توان بدون برنامه‌ریزی فیلم تماشا کرد. ویژگی‌ای که خانواده‌ام دارد این است که از کنار هم بودن لذت می‌برند. من در دورانی که برای کنکور درس می‌خواندم بعد از ساعت 9 اصلاً درس ‌نمی‌خواندم بلکه در کنار خانواده تفریح می‌کردم.

در منزل، کتابخانه هم دارید؟

بله؛ از زمان کودکی در خانه‌ی ما کتاب زیاد مطالعه می‌شد و من در همه‌ی زمینه‌های مختلف کتاب خوانده‌ام. من مفاهیم را به خوبی درک می‌کردم ولی در مورد قرابت معنایی باید می‌توانستم سلیقه‌ی طراح سؤال را بفهمم و به آن سبک جواب بدهم. من برای درس قرابت معنایی غیر از سال 90 تمام تست‌های این درس را زدم؛ زیرا احساس کردم باید بتوانم ذهن طراح سؤال را پیش‌بینی کنم و خوشبختانه توانستم این کار مهم را انجام دهم‌.

نظرت در مورد مجله‌ی آزمون چیست؟

همیشه بعد از آزمون همراه پدرم تا منزل می‌آمدیم و من قسمت مصاحبه‌ی مجله با رتبه‌های برتر را می‌خواندم. وقتی به منزل می‌رسیدم به بررسی آزمون می‌پرداختم و بعد هم در مورد مصاحبه‌ای که در مجله چاپ شده بود با خانواده صحبت می‌کردم. مادرم بین افراد موفق و رتبه‌های برتر کنکور با من وجه تشابه پیدا می‌کرد و به من گوشزد می‌کرد. همین امر باعث تشویق و دلگرمی من می‌شد، البته خود من دنبال این بودم که هر کدام از نفرات برتر چه کارهایی کرده‌اند که من نکرده‌ام و سعی می‌کردم همان کارها را انجام دهم تا موفق شوم‌.

 

 
تاریخ : شنبه 18 خرداد 1392 زمان : 16:12 توسط : رضا اصغري
:: نظرات
بخش نظرات براي پاسخ به سوالات و يا اظهار نظرات و حمايت هاي شما در مورد مطلب جاري است.
پس به همين دليل ازتون ممنون ميشيم که سوالات غيرمرتبط با اين مطلب را در انجمن هاي سايت مطرح کنيد . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .
شما نيز نظري براي اين مطلب ارسال نماييد:
نام
ایمیل (منتشر نمی‌شود)
وبسایت
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B :S
کد امنیتی
رفرش
کد امنیتی
نظر خصوصی
مشخصات شما ذخیره شود ؟ [حذف مشخصات] [شکلک ها]
کانال ما را در
تلگرام دنبال کنید

تبلیغات متنی شما در اینجا

مرکز مشاوره کنکور صد rezaasghari.ir

تبلیغات متنی شما در اینجا

مرکز مشاوره کنکور صد rezaasghari.ir

تبلیغات متنی شما در اینجا

مرکز مشاوره کنکور صد rezaasghari.ir

تبلیغات متنی شما در اینجا

مرکز مشاوره کنکور صد rezaasghari.ir

تبلیغات متنی شما در اینجا

مرکز مشاوره کنکور صد rezaasghari.ir